مشکلات زنان در جامعه ایران
در حال حاضر جامعه ایران با مشکلات بسیاری دست بر گریبان
است که میتوان از جمله آنان به مشکلات زنان ، کودکان کار، فقر ،بیکاری، ناعدالتی و
نابرابری و غیره اشاره کرد .
از آنجاییکه حل مشکلات نیاز به تحقیقات و اقدامات زیرساختی
گسترده دارد به نظر میرسد رفع مشکلات زنان میتواند یک اقدام موثر و اساسی و به طور
کلی زیرساختی برای ایجاد جامعه ای سالم باشد و فقط نمیتوان با شعارهایی از قبیل
برادرم نگاهت را و خواهرم حجابت را ، و صرفا با حل مسیله حجاب زنان، به جامعه ای
سالم رسید و امنیت انان را تامین نمود.
زنان بعنوان رکن اصلی جامعه و خانواده (خانواده به عنوان
جامعه کوچکتر) در تربیت فرزندان و بالا بردن و تقویت سطح آگاهی، فرهنگ شعور ،
اخلاق و شخصیت آنان مهمترین عملیات زیر ساختی یک جامعه را انجام میدهند و بطور کلی
در شکلگیری مسائل اجتماعی و عوامل فرهنگی نقش بسیار اساسی
دارند.
جامعه ای پیشرفت خواهد کرد که زنان از حقوق اساسی خود بهره
مند باشند و با توان و اراده خود خانواده را بسازند که افراد تربیت شده به دست آن
زنان، در اینده ، نقشهای بسزایی در پیشرفت جامعه خواهند داشت در واقع از بعد دیگر
زنان اینده سازان جامعه نیز هستند.
بنابراین حمایت از زنان میتواند حمایت از کودکان، جوانان و
نوجوانان، کارگران و حتی ادیان باشد.
جامعه ایران جامعه ای است بر مبنای دین و مرد سالاری که از
حیث اجتماعی و بعضا سیاسی به جبر احکام اسلامی و قوانین آن اداره میشود .
مذهب ابزاری قدرتمند گردیده است تا زنان از حداقل حقوق
انسانی خود بهره نداشته باشند در این جامعه زنان جایگاهی به جز تولید و حفظ نسل
ندارند .
در این میان زنانی بوده اند که صدایشان را به گوش ها رسانده
اند که شاید یادشان گرامی ،ولی افسوس برای آن زنانی که حتی نتوانستند دردشان را بر
کاغذ بنویسند تا از اندوهشان بکاهند و یا اگر نوشتند از بیم آنکه مردانشان بخوانند و به سخره شان بگیرند و بر
مشکلاتشان بیافزایند آنرا پاره پاره کردند.
در اینجا به صورت خلاصه به چند مورد از مشکلات و معضلات
زنان در جامعه ایران میپردازیم :
تبعیض
و خشونت در خانواده قبل و بعد از ازدواج و
وقوع طلاق
تفاوتها از دوران کودکی به صورت فرهنگ موروثی به دختران و
پسران تفهیم میگردد . از همان جایی که به پسرها ضعیف بودن دخترها و زورازمایی
پسران گفنه میشود تا در تفاوت در سهم الارث و دیگر موارد مشابه و چه بسا زنانی که
در معرض خشونت و تبعیض در خانواده خود هستند یا به دلایل مختلف توسط بزرگان خود به
اعمال غیر اخلاقی مجبور میشوند و یا در مراکز سازمان یافته مواد مخدر در جامعه که
توسط عوامل رزیم حاکم کنترل میشود مشغول میگردند.
پس
از ازدواج در اکثر خانواده ها اختیارات و
مسیولیت ها نا متقارن هستند و این داستان نیز در خانواده های سنتی از کودکی به گوش
دختران و پسران خوانده میشود که بعنوان مثال دختر باید بچه داری کند یا تحصیلات
عالیه برای دختران بیهوده است چرا که عاقبت باید در خانه شوهر کار کند .
.
فرزند با این فرهنگ رشد مینماید و خود را در این جامعه هماهنگ مینماید و نتیجتا
عده زیادی از دختران حتی با مدارک تحصیلی عالیه در خانه مشغول میشوند و عده ای
دیگر از دختران و زنان با قصد استقلال مالی و تلاش برای تغییر شرایط و اثبات
تواناییهای خود ، در صورت موفقیت ، به کار مشغول میشوند که با برنامه ریزیهای
انجام شده و فرهنگ سازیهای ایجاد شده با پس زمینه های قبلی برای سرکوب و ممانعت از
رشد زنان ،در امد و مزایایی بسیار کمتر از مردان دریافت خواهند کرد و یا شغل قابل
تصدی ،در مقایسه با مدارک تحصیلی آنان در سطحی پایین تر است و اینگونه مشکل جدیدی
به نام اشتغال زنان در جامعه پدید می آید.
وجود این تعارضات درروابط
خانوادگی و عدم تناسب حقوق انسانی
عامل بروز اختلافات و خشونتهای خانوادگی میگردد که نتیجتا شاهد زنانی خواهیم بود
که در راهروهای دادگاههای خانواده گرفتار چشم شوم بعضی از قضات دستگاه قضا حکومت
اسلامی قرار میگرند و یا دخترانی که خانواده خود را رها نموده اند و سرگردانی را
به ارجحیت پذیرفته اند.
در تمامی جامعه واقعیت زن اینگونه تعیین شده
است که مستمرا خدمت میکند ، میگویند بی ادعاست و خویش را عرضه میکند .
موارد فوق ناقض اعلامیه منع خشونت علیه زنان
مصوب سازمان ملل متحد در سال 1994 و ناقض موارد 1 و 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر و
نیز ناقض اصل 19 ،20و21قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است .
ماده 4 اعلامیه حقوق بشر میگوید هیچ احدی
نباید در بندگی و بردگی باشد .
بردگی به هر شکل و به هرنوعی باید باز داشته
شود و در ایران مشاهده میکنیم محرومیت کودکان از تحصیل به علت کار اجباری ،یا
ازدواج زود هنگام انان که ناقض این قانون است .
ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر ارتباط
زناشویی را حق هر زن و مرد بالغی میداند که باید بدون هیچ محدودیتی از نظر نژاد ،تابعیت
،ملیت یا مذهب برقرار شود و تشکیل خانواده دهند ، و نیز تاکید میگردد که زن و شوهر
در کلیه امور دارای حقوق مساوی هستند و با توجه به پذیرفتن و امضاء مواد مذکور
توسط جمهوری اسلامی متاسفانه همچنان به صورت عکس اعمال میگردد.
ازدواج بسیاری از کودکان زیر سن قانونی به
وضوح دیده میشود که باعث به وجود امدن ناهنجاریهایی مانند طلاق میشود .
عدم حمایت قانونی از زنان گرفتار به اختلافات
زناشویی و خانوادگی علاوه بر آسیبهای اساسی اجتماعی و خانوادگی جبران ناپذیر پیامدهایی چون خودسوزی فرار و همسر کشی را
بدنبال دارد.
خودکشی در میان زنان :
شاید
در میان مشکلات عدیده زنان در ایران، خودکشی رقم چندان چشمگیری نباشد، اما این
آمار در بین زنان رو به افزایش است.
به گزارش بهداشت نیوز،
ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان افزایش مییابد .
وجود خودکشی در جامعه نشانگر نابسامانی، انحراف و مشکلات اجتماعی است. هرچه میزان
خودکشی در جامعه افزایش یابد، نابسامانیهای
اجتماعی هم بیشتر میشود و حتی ممکن است به بحران اجتماعی منتهی گردد.
به طور کلی از جمله علل اجتماعی خودکشی میتوان به
موارد زیر اشاره نمود :
- فقر فرهنگی و محرومیت از تربیت صحیح اخلاقی
و فرهنگی
- یأس و ناامیدی نسبت به آینده
- فقدان امنیت اجتماعی
- بیعدالتیهای اجتماعی و شکاف طبقاتی
- عدم احقاق حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی
زنان
- فقر مادی و مشکلات عدیدة اقتصادی، از قبیل بیکاری
و ورشکستگی
در بند اول ماده 125 اعلامیه
جهانی حقوق بشر اینگونه آمده است که هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای
قابل قبول برای تامین سلامت و رفاه خود و خانواده اش از جمله تامین خوراک، پوشاک،
مسکن و مراقبتهای پزشکی و خدمات
اجتماعی ضروری است و حق دارد که در زمانهای بیکاری، بیماری ، نقص عضو ، سالمندی
و نبود منابع تامین معاش تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است از تامین
اجتماعی بهره مند گردند .
متاسفانه در جامعه کنونی ایران
عملکرد مغایر با اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط دولت جمهوری اسلامی ایران که آنها را
پذیرفته و امضا نموده مشاهده میکنیم .
زنان و تفکیک جنسیتی حتی در دانشگاهها :
تفکیک جنسیت از ابتدای دوران تحصیلی ،به صورت
غریزی برای کودکانی که هنوز به سن تکلیف نیز نرسیده اند سوالاتی پدید می اورد.
ایجاد این فاصله از زمان تحصیل اغاز میگردد و
به همبازیهای غیر هم جنس در سطح خانواده نیز میرسد
این سوال در ذهن کودک پدید می اید که چگونه
شخصی که تا دیروز هم بازی من بوده است از امروز غریبه است
کنجکاوی و ترس و هراس وجود او را در بر میگیرد
و روح کودک را می ازارد و نتیجتا در سنین نوجوانی و جوانی یا به علت کنجکاوی به
بیراهه میرود و یا به علت ترس و هراس در ایجاد ارتباط با غیر هم جنس خود دچار مشکل
میگردد و تصور درستی از انها نخواهد داشت .
نتیجتا در هر دو مورد کنجکاوی و ترس و هراس مشکلاتی
در سطح اجتماع و خانواده قبل و بعد از ازدواج رخ خواهد داد .
زنان در فعالیت های هنری و ورزشی
چه بسا زنانی که در عرصه هنری و ورزشی انگیزه و
قابلیت های بالایی در سطوح جهانی دارند ولی بنا به مسایل دینی و مذهبی در سطح
خانواده و جامعه از ورود به عرصه نهی میگردند و تعدادی از انان که میتوانند به این
عرصه پا بگذارند ، بعد ها در همان نقطه تلاقی تلاش با موفقیت طی دستورات دولتی
متوقف میشوند و این باعث شده که بسیاری از بانوان ایرانی از ورزش
بصورت حرفه ای با وجود داشتن استعدادهای فروان خودداری نمایند برای نمونه قهرمان زنی که رکورد جهانی کرال
سینه را در آبهای آزاد از آن خود کرد فقط و فقط به دلیل عدم ( داشتن لباس
شنای شرعی از دید آقایان مدیر در امر ورزش ایران)
از ثبت این رکورد برایش ممانعت به عمل آوردند .
زنان ایرانی حتی برای ورود به ورزشگاه برای دیدن مسابقه و بازیهای ورزشهای
مردان منع هستند و اجازه ورود به ورزشگاه را ندارند .
برابر ماده 24 اعلامیه
جهانی حقوق بشرهر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول
ساعات کار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق ذیحق میباشد و در ماده 27 ذکر گردیده
است هرکس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند و از فنون و هنرها متمتع گردد و
در پیشرفت علمی و فپاید ان سهیم باشد و
هرکس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی اثار علمی فرهنگی یا هنری خود برخوردار
باشد لیکن برابر قوانین جمهوری اسلامی ، زنان از این
حقوق بهره مند نیستند.
مشکل اصلی جامعه ایران برای زنان دیدگاه ابزاری است که سالهاست دین نسبت به زنان ایجاد نموده و در
بیشتر خانواده ها رخنه کرده است.
برای درمان این مشکل و بسیاری دیگر از مشکلات و معضلات اصلی و کلیدی ایران
باید تغیراتی در شرایط موجود بر اساس
خواست ها و توانمندیهای زنان و مردان و تعریف و تفهیم جایگاه با شرایط اجتماعی و
فرهنگی موجود بررسی و اقدام شود .
میتوان با فرهنگ سازی و مبارزه فرهنگی که از داخل خانواده ها شروع میشود قدم
در فروریختن دیوار نا برابری، زن ستیزی و دیگر رسوم عقب مانده موجود در ایران
برداشت و این نیازمند تلاش همگانی برای رسیدن به جامعه ای یکسان و برابر برای همه ایرانیان
است.
پدیدار شدن جنبشهای مختلف از قبیل نه به حجاب اجباری و نافرمانیهای مدنی دیگر
از این قبیل خود در ناکارامدی حکومت موثر است و در دراز مدت بدل به تحرکات متعدد
بزرگ آتی میگردد .
در پایان امید است با تلاش زنان و مردان برای بدست اوردن باورهای از دست رفته و با
ایجاد برابری نسبت به احیای حقوق خود و جامعه ،دست در دست هم با مبارزه علیه تخریب
باورهای زنان و ترقیب به خود باوری اقدام کنیم . به امید رسیدن به ایرانی ازاد و
اباد - مهران فاضل زاده حبیب آبادی