۱۳۹۷ شهریور ۳, شنبه

تشریح ماده 11 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و مقایسه ان با قانون اساسی ایران

این ماده  از کنوانسیون به عدم تبعیض زنان و مردان در زمینه اشتغال و تساوی حقوق انها اشاره میکنه که شامل دو بند مهم است که هرکدام دارای مواردی هستند که در ادامه به انها اشاره میشود:
اما ابتدا باید اشاره کنم که کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان یک معاهده بین‌المللی است که در ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ (27 آذر 1358) مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت. تاکنون ایران به این کنوانسیون ملحق نشده‌است

۱۳۹۷ مرداد ۲۲, دوشنبه


۱۳۶۷ قتل عام چندین هزار اندیشه ی مخالف دولت جمهوری اسلامی. نوشته شده توسط نیلوفر ایمانیان

سی سال از ان تابستان خونین می گذرد،سال ۱۳۶۷در کم تر از ۳۰ روز بیش از ۴۰۰۰ زندانی که جرمشان مخالفت با جمهوری اسلامی بود به دستور روح الله خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حلق اویز یا تیرباران شدند و در گورهای دسته جمعی دفع شدند.هرچند امار دقیقی از انان در دسترس نیست اما بیش از۲۵۰ نفر این اعدامیان زنان بین ۱۷ تا ۳۰ سال بودند.
مرجان از خاطراتش در زندان اوین سال ۱۳۶۷ می گوید:
 

۱۳۹۷ مرداد ۲۱, یکشنبه

نامه نسرین ستوده در پی درگذشت هما سلطانی؛ ما هنوز ناباورانه به خبر می‌اندیشیم


خبرگزاری هرانا – نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که از تاریخ ۲۳ خردادماه به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام بازداشت شده و در زندان اوین نگهداری می‌شود، در پی درگذشت هما سلطانی فرزند عبدالفتاح سطانی زندانی محبوس در زندان اوین نامه‌ای سرگشاده نوشت و گفت “من به دغدغه پدر نمی‌اندیشم که آن را خوب لمس می‌کنم. من به دنیای کودکی، نوجوانی و جوانی تو می‌اندیشم که چه معصومانه در چرخ دنده‌های آرمان ما و خشونت آن‌ها به یغما رفت”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر روز چهارشنبه ۲۳ خردادماه به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
رضا خندان همسر وی دوم تیرماه خبر داد که برای خانم ستوده وثیقه ۶۵۰ میلیونی صادر شده ولی چنین وثیقه‌ای را قبول نمی‌کند و فعلا در بازداشت موقت (بند عمومی بازداشتگاه اوین) است.
نسرین ستوده در آبان ماه ۱۳۹۳ در اعتراض به محرومیت سه‌ساله‌اش از وکالت برای چندین روز مقابل کانون وکلای دادگستری تحصن کرد. این اعتراض که با حمایت و همراهی گروهی از وکلای دادگستری روبرو شد، سرانجام به نتیجه رسید و پروانه وکالت او تمدید شد.
وی در شهریور ماه ۱۳۸۹ نیز بازداشت شده بود. او در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد اما دادگاه تجدید نظر حکم او را به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش داد. در اواخر شهریورماه ۱۳۹۲ خانم ستوده پس از گذراندن دو سوم مدت محکومیتش از زندان آزاد شد.
این فعال حقوق بشر به تازگی در پی درگذشت هما سلطانی فرزند عبدالفتاح سلطانی وکیل محبوس در زندان اوین نامه‌ای سرگشاده نوشته و گفته است: “هنوز ناباورانه آرزو می‌کنیم کاش دروغ باشد. کاش خواب باشد و کاش …”.

متن کامل این نامه را در ادامه می‌خوانید؛

“دخترک نازنین‌ام، همای عزیزم
سه روز از پر کشیدن تو می‌گذرد و ما هنوز ناباورانه به خبر می‌اندیشیم. هنوز ناباورانه آرزو می‌کنیم کاش دروغ باشد. کاش خواب باشد و کاش …
بند زنان داغدار تو عزیزی است که سال‌ها بود آغوش پدر را از دست داده بودی. می‌دانی هما، آغوش پدر به بچه‌ها امنیت می‌بخشد و تو سال‌ها بود آن را نداشتی و این چیزی بود که هیچکس دیگر نمی‌توانست به تو ببخشد.
بسیار کسان فقط ۷ سالی را می‌دیدند که بیدادگاه انقلاب تو را از پدرت محروم کرده بود. اما تا آنجا که به خاطر دارم، پدر همواره با چالش پرونده‌ها رو در رو بود. پرونده‌های فعالان، پرونده‌های همکاران و پرونده‌هایی که برای خودش ساخته و پرداخته می‌شد و تو از کودکی با این اخبار بزرگ می‌شدی و قد می‌کشیدی و اضطراب در وجود کودکانه‌ات لانه می‌کرد. وسوسه حقوق بشر، حقوق مخالفان، حقوق متهم و حقوق … پدر را، عبدالفتاح سلطانی را آرام نمی‌گذاشت و او که شرافت را در طبق اخلاص به جامعه‌ی وکالت پیش‌کش کرده بود، خود و خانواده‌اش را به فراموشی سپرده بود و این چه دادستان غم انگیزی است.
پدر یک بار به ۳ ماه حبس محکوم شد. بار دیگر بیدادگاه انقلاب او را به ۵ سال حبس محکوم نمود که در دادگاه تجدید نظر شکست. اما ماشین خشونت علیه این وکیل آزاده باز نایستاد. باز هم در بحران انتخاباتی ۸۸ قبل از همه به سراغ پدر رفتند و دو ماه در بازداشت بود. او را آزاد کردند و دو سال بعد مجددا بازداشت و حبس و حبس و حبس …. .
من به دغدغه پدر نمی‌اندیشم که آن را خوب لمس می‌کنم. من به دنیای کودکی، نوجوانی و جوانی تو می‌اندیشم که چه معصومانه در چرخ دنده‌های آرمان ما و خشونت آن‌ها به یغما رفت.
همای عزیزم!
در هر بار بازداشت پدر بر تو چه می‌گذشت؟ بر تو و خواهر و برادران و مادرت چه می گذشت؟
من بارها از خود پرسیده‌ام اگر هما هر روز صبح که از خواب برمی‌خاست، پدر را در کنار خود داشت، بعضی از روزها پدر او را به دانشگاه، مدرسه یا محل کار می‌رساند و در مشکلات روزانه همراه او می‌شد و شب هنگام دور هم شام می‌خوردند و سپس زیر یک سقف می‌خوابیدند، آیا باز هم چنین اتفاقی برای هما می‌افتاد؟ نه، هرگز …
نسرین ستوده
بند زنان
مرداد  ۹۷″
لازم به یادآوری است که عبدالفتاح سلطانی زندانی محبوس در زندان اوین، در پی درگذشت ناگهانی دخترش هما سلطانی که شب ۱۲ مرداد ماه ۱۳۹۷ در اثر ایست قلبی از دنیا رفته است، به مرخصی اعزام و جهت شرکت در مراسم فرزندش به منزل بازگشت.
هما سلطانی فرزند ۲۷ ساله دختر عبدالفتاح سلطانی، در اثر ایست قلبی درگذشت.
همچنین سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای در واکنش به مرگ دختر عبدالفتاح سلطانی، وکیل و فعال حقوق بشر با اشاره به فعالیت‌های حقوق بشری که موجب شده این وکیل ۸ سال را به دور از خانواده در زندان سپری کند، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عبدالفتاح سلطانی و تمام مدافعان حقوق بشر شد.
روز یکشبه ۱۴ مردادماه نیز سعید دهقان وکیل مدافع عبدالفتاح سلطانی وکیل و فعال حقوق بشر در نامه‌ای به رییس جمهور با بیان اینکه دستگیری موکلش به دلیل برخوردهای سیاسی افرادی همچون سعید مرتضوی، بوده است از حسن روحانی خواست، قانون از جمله در رابطه با آزادی مشروط در مورد موکلش رعایت شود.
عبدالفتاح سلطانی که هفتمین سال حبس خود را در زندان اوین پشت سر می‌گذارد، به بیماری‌های مختلف از جمله «بیماری حاد کولیت عصبی و نوسان فشار خون» مبتلا شده است. از سوی دیگر، با درخواست آزادی مشروط وی مخالفت شده و علیرغم گذشت چندین سال، هنوز به درخواست اعاده دادرسی او توجهی نشده است.
آقای سلطانی از وکلای مدافع حقوق بشر ۱۹ شهریورماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و به دلیل پذیرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه‌ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر به ۱۸ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر  به ۱۳سال حبس تقلیل یافت سپس با اعمال قانون تجمیع جرائم و اعمال ماده ۱۳۴ حکم ۱۳ سال حبس تعزیری وی به ۱۰ سال کاهش یافت. همچنین محرومیت وی از وکالت نیز به دو سال کاهش یافته است.
وی در طی دوران حبس به دلیل شرایط نامناسب زندان، سوء تغذیه و عدم دسترسی به آب شرب مناسب دچار شکستگی دندان و کم خونی، فشارهای عصبی و بیماری حاد کولیت عصبی و نوسان فشار خون شده است.

۱۳۹۷ مرداد ۱۹, جمعه

گزارشی از اعدام “ابوالفضل چزانی” یک کودک-مجرم


ابوالفضل چزانی ۱۷ ساله قبل از اعدام سراسر امید بود. حتی فکرش را هم نمی‌کرد فردای روزی که ۱۸ ساله می‌شود، طناب دار را بر گردنش بیندازند و اعدامش کنند. او چهار سال و ۶ ماه را در کانون اصلاح و تربیت قم گذراند و در این مدت چهار بار اجرای حکم اعدامش را دادند. روز چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۹۷، ابوالفضل در زندان قم اعدام شد. حالا که مادر ابوالفضل با بلوز و دامن سیاه و روسری تیره اینجا نشسته، ۳۸ روز از اعدام پسر ۱۸ ساله‌اش می‌گذرد و اهالی خانه آماده می‌شوند تا مراسم چهلم را دو روز دیگر برپا کنند. خانه ابوالفضل چزانی در انتهای کوچه یکی از مناطق حاشیه‌ای شهر قم است. در ادامه گفت‌وگو با خانواده ابوالفضل را در آستانه مراسم چهلمش بخوانید.

تفکیک‌جنسیتی کردن مدرسه‌ای در مشا و ترک تحصیل دانش‌آموزان


در مشا مدرسه‌ای برای دانش‌آموزان ابتدایی دختر و پسر هست که حالا بعد از ۴۰ سال می‌خواهند تفکیک جنسیتی کنند. تنها مدرسه در مشا که با تفکیک جنسیتی مشکلات زیادی را برای دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان ایجاد می‌کند؛ از مسیر سخت و یخبندان در زمستان برای رفتن به «اوره» تا اجبار خانواده‌ها به ترک تحصیل فرزندانشان.


به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرآنلاین، با این وضعیت مدرسه باید تفکیک جنسیتی شود و پسرها باید به روستای اوره بروند و دخترهای اوره به مشا بیایند. این مدرسه قدمت ۴۰ ساله دارد و در تمام این مدت هم مختلط بوده؛ اما حالا رئیس آموزش‌وپرورش دماوند اصرار دارد که باید تفکیک شوند.


پدر یکی از دانش‌آموزان دختر در مشا به «خبرآنلاین» می‌گوید: «من ۱۳، ۱۴ ساله که دماوند هستم. یک دختر دارم که کلاس چهارمه و حالا مدرسه مشا اجبار کردن که باید تفکیک جنسیتی بشه و دخترهای روستای اوره بیان مشا با دخترهای ما تو یک مدرسه درس بخونن و پسرهای مشا برن اوره؛ اما دخترهای اوره به مشا نیومدن و رفتن دماوند. برای همین کار ما سخت شده.»

چرا برای درس‌خواند باید پول داد؟ مثل خودم بی‌سواد باشد

او درباره وضعیت مدرسه و مسیر مشا تا اوره می‌گوید: «مدرسه اینطوری بود که بچه‌ها از اول تا پنجم باهم درس می‌خوندن و مختلط بود اما بعد از اون پسرها برای کلاس ششم به دماوند می‌رفتن؛ اما الان می‌گن که باید کلا از کلاس اول تفکیک جنسیتی بشه. مشا تا اوره حدودا ۲۰ دقیقه با ماشین فاصله داره و به‌نظر کم میاد اما تو زمستون و یخبندون خیلی خیلی سخت می‌شه و عملا نمی‌شه برن مدرسه. جدای از این باید سرویس مدرسه بگیرم و برای این ۲۰ دقیقه، حداقل ۲۵۰ هزارتومن پول سرویس بدم که ندارم. چرا باید برای تحصیل و درس‌خوندن پول داد؟ با این وضعیت نمی‌خوام بچه‌ام درس بخونه؛ می‌خوام ترک تحصیل کنه و مثل خودم بی‌سواد باشه ولی همسرم اصرار داره که باید بره مدرسه.»

این پدر درباره تلاش‌هایشان برای صرف‌نظر کردن رئیس آموزش‌وپرورش دماوند، می‌گوید: «مدرسه مشا چند طبقه است و می‌توانستند جوری کلاس‌های دخترها و پسرها را برگزار کنند که اصلا همدیگر را نبینند؛ اما توجهی نمی‌کنند. با امام جمعه دماوند هم حرف زدیم ولی فایده‌ای نداشت. حتی گفتیم بچه‌ها کلاس اول تا سوم را همینجا بمانند و بعد از آن تفکیک شود ولی قبول نکردند. حتی گفتیم شیفتی کنند که دختر و پسر همزمان در مدرسه نباشند ولی بازهم قبول نکردند؛ رئیس آموزش‌وپرورش مخالفت می‌کند. واقعا نمی‌دونیم باید چیکار کنیم؟ از یک طرف پول نداریم که برای بچه‌ها سرویس بگیریم و از طرف دیگه نمی‌خواهیم که بچه‌مان هم بی‌سواد باشد.»

می‌گوییم شیفتی کنید؛ می‌گویند نیرو نداریم

یکی از اعضای انجمن اولیا و مربیان مدرسه مشا هم به «خبرآنلاین» می‌گوید: «۴۰، ۵۰ ساله که این مدرسه اینجاست و الان ۱۱ ساله که بازسازی شده. از قدیم مختلط بود تا امسال که گفتن باید تفکیک بشه. این مدرسه یکی از مجهزترین و بهترین مدرسه‌های دماوند است و اکثر دانش‌آموزان آن اتباع افغان هستند. خانواده‌های محرومی اینجا هستند که در خوراک روزانه‌شان مانده‌اند؛ چطور پول سرویس بدهند؟ خیلی از خانواده‌ها بیکارن، مشکل مالی دارن و در مقابل تعداد بچه‌هایشان هم زیاد است. با فرمانداری، دفتر امام جمعه، اعضای شورای شهر و .. حرف زدیم ولی رئیس آموزش‌وپرورش از ترس اینکه نکند مشکلی به‌وجود بیاید، می‌گوید اگر هم هم قبول کنند من قبول نمی‌کنم.»

او در ادامه می‌گوید: «شرایط جوی اینجا در زمستان بسیار بد است؛ به مشاور رئیس آموزش‌وپرورش گفتم حداقل قبول کنید که بچه‌های اول تا سوم همینطور مختلط بیایند و بعد از آن تفکیک شوند که انگار قبول کرده‌اند. مدرسه‌ای که در اوره است خراب است و عقلانی نیست با این مسیر دشوار، ۲۰ دقیقه راه سخت را برای رفتن به مدرسه انتخاب کنند. رفتن به دماوند برای ما خیلی راحت‌تر است ولی رئیس آموزش‌وپرورش به مدارس دماوند گفته که بچه‌های مشا را ثبت‌نام نکنند؛ چون اینطوری مدرسه اوره تعطیل می‌شود. مدرسه آنجا بسیار کثیف است و هیچ امکاناتی ندارد. وقتی هم می‌گوییم همین مدرسه مشا را شیفتی کنید، می‌گویند نیرو نداریم. همین شرایط باعث می‌شود خیلی‌ها قید مدرسه رفتن را بزنند.»

مُشا یا مُشاء نام یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان دماوند واقع در استان تهران است.

۱۳۹۷ مرداد ۱۶, سه‌شنبه

آزار کودک ۸ ساله در تهران/ یکی از متهمان دستگیر شد



مرد دستفروش که شب چهارشنبه سوری پارسال با همدستی دوستش به پسر ۸ ساله‌ای تعرض کرده بودند توسط پلیس دستگیر شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، شب چهارشنبه آخر سال ۹۶ مرد جوانی در حالی که دست پسر ٨ ساله‌اش را به‌دست داشت هراسان به اداره پلیس رفت و از اتفاقی که برای پسرش رقم خورده بود خبر داد.

پسر هشت ساله در تحقیقات گفت: “برای خرید ترقه سوار مترو شدم. تعدادی ترقه خریدم و دوباره سوار مترو شدم تا به خانه برگردم. در راه بازگشت دو نفر از دستفروشان مترو به من گفتند که می‌توانند انواع و اقسام ترقه را با قیمت‌های ارزان به من بدهند. من هم گولشان را خوردم و همراهشان رفتم اما آنها مرا به خانه‌ای برده و مورد آزار و اذیت قرار دادند”.


با شکایت پسر بچه تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی برای شناسایی مردان آغاز شد.

در بررسی‌های صورت گرفته کارآگاهان موفق به شناسایی خانه مورد نظر شدند.

بدین ترتیب صاحب خانه شناسایی و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.

صاحبخانه که مرد جوانی بود مدعی شد که در زمان حادثه به مسافرت رفته و کلید خانه‌اش را برای چند روزی به دو نفر از دوستانش داده است.

تحقیقات نشان می‌داد که دو پسر جوان همان فروشنده‌های مترو بودند که این حادثه را رقم زده‌اند.

با برملایی هویت مردان تبهکار بررسی‌ها برای دستگیری آنها ادامه یافت اما دو مرد جوان از تهران خارج شده بودند.

بررسی‌های کارآگاهان اداره شانزدهم برای دستگیری متهمان ادامه داشت تا اینکه مأموران یکی از شهرهای شمال غربی کشور با خبر شدند که مرد جوانی در یک میهمانی شبانه از اتفاقی که شب چهار شنبه سوری در تهران مرتکب شده خبر داده است.

با این سرنخ تحقیقات در این شاخه متمرکز شد و کارآگاهان این مرد را که یکی از متهمان بود شناسایی کردند.

بدین ترتیب با هماهنگی‌های صورت گرفته با بازپرس رضوانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران مأموران وارد عمل شده و او را دستگیر کردند.

تحقیقات برای دستگیری عامل دیگر این جنایت سیاه ادامه دارد.

۱۳۹۷ مرداد ۱۴, یکشنبه

پیام تسلیت کانون نویسندگان ایران به مناسبت درگذشت هما سلطانی



سحبانیوز سایت حقوق بشر ایران – روز گذشته، دوازدهم مرداد، هما سلطانی دختر عبدالفتاح سلطانی، وکیل و عضو افتخاری کانون نویسندگان ایران، بر اثر سکته‌ی قلبی درگذشت. این دختر جوان در حالی زندگی را واگذاشت که پدرش هفت سال است به سبب پذیرش وکالت زندانیان سیاسی و فعالیت در زمینه‌ی حقوق بشر در زندان به‌سر می‌برد. در ایران شرایط احکام قضایی به‌گونه‌ای است که همه‌ی اعضای خانواده‌ی “متهم” مجازات می‌شوند.
بی‌تردید اندوه درگذشت فرزند جانکاه است و رنج تحمل حکم ناعادلانه را برای عبدالفتاح سلطانی بیشتر خواهد کرد. شریک اندوه او هستیم .
درگذشت هما سلطانی را به خانواده سلطانی و دوستانش تسلیت می‌گوییم.
کانون نویسندگان ایران

۱۳۹۷ مرداد ۱۲, جمعه

پسر ۶ ساله لحظاتی قبل از اعدام پدرش، خود را در آغوش او انداخت و..



 صبح چهارشنبه صدای گریه‌های پسر کوچولویی که قرار بود با پدر اعدامی‌اش وداعی تلخ داشته باشد محوطه ندامتگاه کرج را پر کرده بود. پسر 6 ساله خود را در آغوش پدر انداخته و محکم او را چسبیده بود.

مرد جوان اشک می‌ریخت و سرتا پای بچه را غرق در بوسه می‌کرد. می‌دانست این آخرین ملاقاتشان خواهد بود. بچه را به مادر خود سپرد و به سمت چوبه دار به راه افتاد. اما خانواده مقتول که شاهد این صحنه رقت انگیز بودند انگار دلشان از گریه‌های پسرکوچولو لرزیده بود دیگر مثل قبل بر اجرای حکم اصرار نداشتند و بالاخره در آخرین لحظات در اقدامی خداپسندانه با دادن مهلتی دو ماهه به مرد جوان اجرای حکم را ناتمام گذاشتند.


مرد جوان در سال 93 پسر 21 ساله‌ای را در کمالشهر کرج با شلیک گلوله به قتل رسانده بود. وی پس از دستگیری مدعی شد به خاطر اینکه به روابط این پسر با همسر خود ظنین شده بود او را کشته است. وی پس از محاکمه در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز به قصاص محکوم شد اما صبح دیروز درست پای چوبه دار با وساطت قضات و التماس‌های خانواده‌اش سرانجام خانواده مقتول به او فرصتی دو ماهه برای زندگی دادند.

۱۳۹۷ مرداد ۱۰, چهارشنبه

نماینده مجلس؛ کودکان گرفتارِ ایدز در محل‌های تفکیک زباله دفن‌ می‌شوند




طیبه سیاوشی نماینده تهران در مجلس با انتقاد از نگاه شهرداری تهران به آسیب‌های اجتماعی گفت که شرایط کودکان زباله‌گرد بسیار حاد گزارش می‌شود. این کودکان وقتی مریض شده و ایدز می‌گیرند، در همان محله‌های تفکیک زباله دفن می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، هفته گذشته شهردار تهران در اولین نشست خبری خود وعده داد که تا یک سال دیگر چهره شهر را از متکدی پاک خواهد کرد. طیبه سیاوشی (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) در پاسخ به این سوال که چه نظری در خصوص اظهارات اخیر شهردار تهران دارد و آیا این اقدام شدنی‌ست یا خیر؟ از اینگونه رویکردها انتقاد کرده و گفت: “همانطور که بارها گفته‌ام اینگونه اقدامات قهری جواب نمی‌دهد”.



نمی‌توانیم و نتوانستیم مرزهای کشور را مدیریت کنیم

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورا با بیان اینکه نمی‌توانیم و نتوانستیم مرزهای کشور را مدیریت کنیم، افزود: “مسئله از همانجا (مرز) شروع می‌شود. به تازگی جلسه‌ای با فرماندار شهرری داشتیم، او تعریف می‌کرد که عده‌ای را دیده که در منطقه چادر زدند. وقتی از آنها سوال کرده که چرا در اینجا چادر زده‌اید. پاسخ دادند:”شما چه کاره هستید؟ ما از مرز تا تهران آمده‌ایم و کسی جلوی ما را نگرفت.” به همین دلیل مسئله اساسی، بحث مرزها است. تا وقتی مرزها کنترل نشود، روند حرکت جمعیت به سمت پایتخت ادامه خواهد داشت. تعداد زیادی از این جمعیت به صورت سازمان یافته به سمت تهران حرکت می‌کنند”.

 وجود یکسری جریان‌های سازمان یافته در فرایندِ انتقال مهاجرین

وی با تاکید بر وجود جریان‌های سازمان یافته برای انتقال مهاجرین به داخل شهر تهران، افزود: “به نظر ما یکسری جریان‌های سازمان یافته در این فرایند وجود دارد. بیش از بیست کودکِ ۹ تا ۱۰ ساله را در داخل یک خودرو جمع کرده و با سرعت‌های وحشتناک که تا ۲۰۰ کیلومتر در ساعت هم می‌رسد، از مرز به تهران می‌آورند”.

وی ادامه داد: “بعد از اینکه این کودکان به تهران آمدند، زیر دستِ پیمانکاران شهرداری زباله‌گردی کرده یا در کارگاه‌های تفکیک زباله کار می‌کنند. مشخص است که این فرایند سازمان یافته است”.

شهرداری یک پایه آسیب‌های اجتماعی است

سیاوشی با انتقاد از رویکرد شهرداری تهران نسبت به آسیب‌های اجتماعی افزود: “شهرداری خود یک پایه این آسیب‌های اجتماعی محسوب می‌شود. این کودکان زیردست پیمانکاران شهرداری کار می‌کنند. من تصور می‌کردم شاید با تغییر مدیریت شهری این رویکرد عوض شود اما از آنجا که سیستم پسماند تغییری نکرده و این کودکان کارگر ارزان محسوب می‌شوند، این فرآیند کماکان ادامه دارد”.

کودکان؛ مریض شده، ایدز می‌گیرند و در محل‌های تفکیک زباله دفن‌شان می‌کنند

وی با اشاره به شرایط نامساعد زندگی کودکان زباله گرد گفت: “شرایط کودکان زباله‌گرد بسیار حاد گزارش می‌شود، این کودکان مریض شده، ایدز می‌گیرند و همان جا (محل های تفکیک زباله) دفنشان می‌کنند. روستائیان اطراف گود محمودآباد مدام از شرایط منطقه شکایت می‌کنند و اذعان می‌کنند که حداقل انتقال ایدز از گودال‌ها را کنترل کنید تا به ما سرایت نکند”.

وی با اشاره به اینکه متاسفانه نگاه‌ها به مسائل آسیب‌های اجتماعی در مدیریت شهری مربوط به گذشته و قدیمی است، افزود: “مجمع نمایندگان تهران در آینده با شهردار تهران ملاقات خواهند کرد و در مورد و مسائلی که درباره مشکلات تهران وجود دارد با ایشان صحبت خواهیم کرد. در بازدیدی که ما از منطقه ۱۸ داشتیم، متوجه شدیم که چه شرایط نامساعدی در این منطقه وجود دارد”.

سه شهروند اهل حمیدیه صبح امروز بازداشت شدند



خبرگزاری هرانا – سه شهروند اهل شهر حمیدیه صبح امروز توسط نیروهای امنیتی اداره اطلاعات بازداشت شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح امروز پنجشنبه ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۷ سه تن از فعالان عرب اهل حمیدیه در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی اداره اطلاعات بازداشت شدند.

هویت این شهروندان، “علی سیاحی فرزند غانم ، امیر سیاحی فرزند غانم و شهاب سیاحی فرزند جواد” توسط هرانا احراز شده است.
هرانا پیشتر نیز طی گزارشی در اردیبهشت‌ماه ۹۳ از محکومیت علی سیاحی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی شعبه ٣ دادگاه انقلاب اهواز به ۳ سال حبس در زندان کارون خبر داده بود.

این فعال عرب آخرین بار در بهمن ماه ۱۳۹۲ توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت شد. پس از بازداشت مدت چند هفته را در بازداشتگاه اطلاعات تحت بدرفتاری قرار گرفت، اداره اطلاعات در مدت بازداشت این فعال سیاسی سعی کرد تا با پرونده‌سازی علیه وی احکام سنگینی برای ایشان رقم زند.

۹۷ درصد مساحت ایران در معرض خشکسالی است


طی ده سال گذشته، بخش اعظم مساحت ایران با پدیده خشکسالی انباشته و بلندمدت روبه‌رو بوده است. بر اساس آمار منتشرشده و رسمی مرکز ملی خشکسالی، تهران و ۲۰ استان دیگر از خشکسالی شدید رنج می‌برند.
    
default
خبرگزاری دانشجویان ایران "ایسنا" روز دوشنبه ۸ مرداد (۳۰ ژوئیه) آماری تکاندهنده درباره پدیده خشکسالی و بی‌آبی در ایران منتشر کرده است.
این آمار توسط مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی منتشر شده است. بر اساس این آمار، ۹۷ درصد از مساحت ایران دچار خشکسالی بلندمدت است.
صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در گفت‌وگو با خبرنگار دانشجویی "ایسنا" توضیحاتی پیرامون این آمار عرضه کرده است.
خشکسالی بلندمدت و شدید
رئیس مرکز ملی خشکسالی دوره مورد بررسی را بازه‌ای ۱۲۰ ماهه منتهی به تیرماه سال جاری اعلام کرده است. ضیائیان در این باره چنین گفته است:
«بر اساس شاخص ۱۲۰ ماهه منتهی به پایان تیر، حدود ۹۷ درصد از مساحت کشور با درجات مختلف خشکسالی بلندمدت مواجه هستند که از این میان ۵.۵ درصد  خشکسالی خفیف، ۲۸.۵ درصد دچار خشکسالی متوسط ،۵۰ درصد خشکسالی شدید و ۱۳ درصد با خشکسالی بسیار شدید را تجربه می‌کنند.»
Iran Feuchtgebiete trocknen aus Shadegan
به این ترتیب ۶۳ درصد از مساحت ایران با خشکسالی شدید و بسیار شدید روبه‌رو است. بر اساس آمار منتشرشده از سوی مرکز یادشده، ترسالی تنها محدود به ۴ دهم درصد مساحت ایران می‌شود و تنها دو و نیم درصد از مساحت ایران "وضعیت نرمال" دارد.
خشکسالی شدید تهران و ۲۰ استان دیگر
ضیائیان میزان خشکسالی بخش‌هایی از استان‌های تهران، البرز، قزوین، آذربایجان شرقی، اصفهان و زنجان را از نوع خشکسالی بلندمدت شدید و حتی بسیار شدید اعلام کرده است.
این در حالی است که وضعیت در استا‌ن‌های جنوبی کشور مثلا در خوزستان، فارس، بوشهر و سیستان و بلوچستان وخیم‌تر از استان‌های دیگر گزارش شده است.
بر اساس اظهارات رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، شاخص‌های بلندمدت خشکسالی در مناطق مختلف ایران بازتابی از شرایط ذخیره آب در نظر گرفته می‌شود.
لازم به یادآوری است که پیامدهای این خشکسالی ظرف هفته‌های گذشته در شهرهای استان خوزستان و بوشهر باعث اعتراض گسترده مردم این مناطق شده بود.

بازداشت ۸ نوکیش مسیحی در بوشهر توسط نیروهای امنیتی

بازداشت ۸ نوکیش مسیحی در بوشهر توسط نیروهای امنیتی