خبرگزاری هرانا – شماری از زندانیان محبوس در زندان زاهدان در واکنش به اعدام “درمحمد شهبخش”، “اسماعیل شهبخش”، “حیاتالله نوتی زهی” در زندان زاهدان و “لقمان مرادی”، “زانیار مرادی” و “رامین حسین پناهی” در تهران که تماما طی پنج روز صورت گرفت، نامهای سرگشاده نوشتند، آنها ضمن محکوم کردن این اعدامها گفتند: “ما ایرانیها این جنایت هولناک را محکوم میکنیم امیدواریم که صدای همه ایرانیهای دردمند همراه ما باشد و قلبشان با قلب ما برای محکوم کردن این جنایت بتپد.”
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه روز دوشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۳۹۷ سه زندانی سیاسی محبوس در زندان زاهدان به نامهای “درمحمد شهبخش“، “اسماعیل شهبخش” و “حیات الله نوتی زهی” در اقدامی انتقامجویانه در این زندان اعدام شدند. این زندانیان تنها یک روز پس از بروز درگیری میان گروه مسلح اپوزیسیون در بلوچستان با نیروهای امنیتی برای اجرای حکم اعدام فراخوانده شدند.
همچنین روز شنبه ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۷، حکم اعدام “زانیار مرادی“، “لقمان مرادی” و “رامین حسین پناهی” سه زندانی سیاسی به اجرا در آمد که واکنشهای بسیاری را بین نهادهای حقوق بشری و افکار عمومی داشت.
روز شنبه ۲۴ شهریورماه شماری از زندانیان محبوس در زندان زاهدان با نگارش نامهای سرگشاده ضمن محکوم کردن این اعدامها، گفتهاند که “آیا فراموش کردهاید که همین جوانان بودند در هشت سال دفاع از کشور صادقانه و شجاعانه و خالصانه جنگیدند و با خونشان جلوی دشمن ایستادند. چطور بعد از گذشت ۴۰ سال همین جوانها تبدیل به ضد نظام شدند”.
متن کامل نامه این زندانیان را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید؛
وجدان تنها محکمهای است که احتیاج به قاضی ندارد. این بار سلام ما همراه با تسلیتی است به تمام ایرانیها، دلسوزان، دردمندان و بهخصوص استانهای سیستان و بلوچستان و کردستان و بالأخص به خانواده کسانی که به خاطر مدافعان حقوق مظلومان ازجمله درمحمد شهبخش، اسماعیل شهبخش و «حیات الله نوتی زهی (آیت الله نیکزهی) در بلوچستان و خانواده لقمان مرادی، زانیار مرادی و رامین حسین پناهی زندانیان سیاسی اهل کرستان که در یک ماه اعدام شدند.
تسلیتی بیشتر به قلبهای مرده و خاک خورده مسئولانی میگوییم که وجدانشان سالهاست خاک فراموشی را خورده است. شاید صدای ما در سرزمین فراموش شدگان زندان زاهدان صدایی شیوا و رسا نباشد اما صدایی است درد دیده و زجر کشیده و سالهاست با زور باتومهای این رژیم دستوپنجه نرم کرده است. با چشمانی که هزاران جنایت این رژیم خونخوار را در این زندان دیدهاند برای داغ دیدهها اشک و خون میریزیم.
چشمهای ما بسی واضحتر، دستهای ما بسی دردمندتر و قلبهای ما بسی پُردَردتَر، این دردها را احساس میکند.
آری اینجا ایران است، جایی که به قول دکتر علی شریعتی باید گفت، در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند و بر حسینی گریه میکنند که آزادانه زیست.
ای آنها که به خواب رفته اید، آیا فراموش کردهاید که همین جوانان بودند در هشت سال دفاع از کشور صادقانه و شجاعانه و خالصانه جنگیدند و با خونشان جلوی دشمن ایستادند. چطور بعد از گذشت ۴۰ سال همین جوانها تبدیل به ضد نظام شدند.
جایی که روشنفکران این زمانه را ضدانقلاب، ضد رژیم میدانند. جایی است که بسیاری در آن اگر صدها جوان دیگر را مقابل چشمانشان بکشند شاید حاضر نباشند فریاد اعتراض سر دهند.
بار دیگر ما ایرانیها این جنایت هولناک را محکوم میکنیم امیدواریم که صدای همه ایرانیهای دردمند همراه ما باشد و قلبشان با قلب ما برای محکوم کردن این جنایت بتپد و در ضمن ای آن دسته از مردم به خواب رفته بلوچ و کرد بدانید که این جوانان فقط و فقط برای دفاع از حقوق از دست رفتهتان دارند فدا میشوند. نباید بگذارید تنها باشند و فراموش شوند و نباید بگذارید، تکه نانی که به شما میدهند به خون این شهیدان آغشته شود.
نورالدین کاشانی، عبدالرشید کوهی، امانالله بلوچیزهی، محمد صالح شعبادزاده، حمزه ریگی، عابد بمپوری، اسحاق کلکلی، بشیر احمد حسین زهی، میثم چندانی، حسن دهواری، الیاس قلندرزهی، عبدالوحید هوت، زبیر هوت، عطا الله هوت، عبدالصمد هوت، عبدالامیر کیازهی، ابوبکر رستمی، سجاد بلوچ، حمزه چاکری، جاوید دهقان، عبدالحمید بلوچ زهی، امید ایمانی، محمود کلکلی، علیرضا بمپوری، عبدالباسط دهانی، صوفی چاکری، عبدالخالق جفادار شاهوزهی، علی اصغر امیری، ذبیح الله ریگی، محسن قنبری.
تقی صیاد مصطفی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر