صلح
نه
از کبوتر شروع میشود
نه
از زیتون
بلکه
نیایش کوچک گنجشکهایی است
که
میدانند
بهشت
نام
قبیلهای است در همین نزدیکی!!!!
بروز دو جنگ ویرانگر و خسارت بار به فاصله کوتاهی از هم
در نیمه اول قرن بیستم، جامعه بین المللی و افکار عمومی را تکان داد و سبب شد سیاستمداران
و حقوقدانان در صدد پیداکردن راهی برای کاهش تهدیدات و آرامش در جامعه بین المللی
برآیند.
از
این رو درسال ۱۹۸۱ مجمع
عمومی سازمان ملل ٬ در نشست خود ٬ روز ۲۱
سپتامبر را "روز جهانی صلح" نامید.
این روز به صلح اختصاص دارد و به طور ویژه به نبود جنگ و هر خشونت میپردازد و ممکن است گاهی منجر به یک آتشبس موقت در
مناطق جنگی برای دسترسی به کمکهای انساندوستانه شود.
انگیزهی
مجمع عمومی سازمان ملل از نامگذاری این روز به عنوان "روز جهانی صلح"٬
ترویج صلح در میان ملتهای مختلف جهان بوده است .
ظهور و بروز صلح جهانی، مبتنی بر حُسن نیت،
مدارا و احترام به حقوق و منافع متقابل دولتها و ملت ها در چهارچوب منشور ملل
متحد، قوانین و الزامات حقوقی و بین المللی و حقوق بشری و نیز اجماع نظر دولتها و
کشورها در جهت نهادینه کردنِ صلح جهانی و پرهیز از انحصار طلبی ها و افراطی خواهی
است.
در
اعلامیهی این مجمع آمده است: این روز باید رسماً به این عنوان نامیده و جشن گرفته
شود. از این روز باید برای مراقبت از ایدهی صلح و تقویت ازآن چه در درون کشورها و
اقوام مختلف است بهره گرفت.
سازمان
ملل تمامی سازمانهای دولتی و غیردولتی و عامهی مردم را در این روز٬ به صلح و
آرامش دعوت میکند.
صلح
واژه ای است به گسترده تمام نسل های انسانی ، به بزرگی تمام ذهن هایی که از ابتدای
آفرینش وجود داشته اند.
اما با وجود همه این موارد همواره
خشونت و خونریزی ٬ عقاید افراطی ٬ تبعیض بر نژاد و رنگ و زبان و ایین وجود داشته و
دارد.
وجیهه
تیموری در مقاله خود با عنوان: مفهوم صلح فراتر از نبود جنگ است نوشت :
تهران
در میان هیاهوی شهری و شلوغی خود موزهای
برای «صلح» دارد و بازماندگانی از جنگ، در آن کار میکنند
اگر
چه کسانی بهتر از جانبازان و مصدومان جنگ نمیتوانند از پیامدها و صدمات جنگ و
منافع صلح و آرامش بگویند. اصلا چه کسانی بیشتر ٬نیازمند «صلح» هستند؟
وقتی
در دورهای زندگی میکنیم که دنیای فردی و جمعی مان پر از خشونتها و درگیریها و
آزارها شدهاست٬ کدام مردمی امنیت و آرامش را بیشتر از آنان که طعم تهاجم و تحمیل
جنگ را چشیدهاند، قدر میدانند؟
اندیشه
تأسیس موزه صلح در ملاقات اعضای انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی درتهران
با مسئول هماهنگی شبکه جهانی موزههای صلح درسال۱۳۸۴
شکل گرفت.
بر دیوار موزه صلح تابلویی با این مضمون آویخته
شده است :صلح چیزی فراتر از نبود جنگ بین ملتهاست.
دکتر
خاطری درباره مفهوم این جمله میگوید عدهای ممکن است خیلی سطحی تصور کنند وقتی جنگ
نیست، یعنی صلح هست!
این باور مانند همان تصور سطحی است که سالها
قبل از «سلامت» وجود داشت و عدهای فکرمیکردند سلامت یعنی نبود مریضی! تا این که
سازمان بهداشت جهانی تعریف جامعتری ارائه داد و اعلام کرد که: «سلامت» یعنی سلامت
جسمی و روحی و اجتماعی ٬همه با هم!
بنیانگذاران موزه صلح تهران از تجربیات
جهانی در خصوص موزه های صلح الهام گرفتند و به این فکر افتادند که رنجهای مشابهی
را که ایران بر اثر قربانی شدن مردمانش به وسیله سلاحهای شیمیایی متحمل شده است،
در موزهای به نمایش بگذارند تا انگیزهای شود برای نشان دادن پیامدهای ناگوار
جنگ و خشونت و ترویج فرهنگ صلح و دوستی در میان افراد جامعه ونیز بین ملتها.
اما جمهوری اسلامی جایگاه واقعی
صلح را فقط به موزه ای دانسته و در عمل به
گونه ای دیگر است.
از آغاز دوران حکومت جمهوری اسلامی تا کنون در داخل و خارج از
ایران شاهد صلح ستیزی حاکمان بوده ایم . در بسیاری از حوادث ناگواری که در چند سال
اخیر در منطقه رخ داده است ایران به نوعی،
مستقیم یا غیر مستقیم، دخالت داشته است .
ایران پس از پیروزی انقلاب سر فصل مبارزات سیاسی خود را صدور
انقلاب اعلام کرد و جاهطلبی سیاسی حاکمان را به بیراههای کشاند که به جای ایجاد
رفاه برای ایرانیان مبادرت به ارسال اسلحه و نیرو و صرف میلیاردها دلار در کشورهای
اسلامی کنند با این انگیزه که ایران تبدیل
به رهبر جهان اسلام شود.
گذشته از آن عملکرد حاکمان در ایران و با هموطنان بر کسی پوشیده
نیست که دور از هرگونه انسانیت و صلح دوستی بوده و هست .
منطور
از صلح ٬صلح پس از جنگ های کوتاه و بلند و نزاع های گوناگون و بعد از پذیرش قطعنامه ها نیست منظور صلح تضعیف
قدرت ویا اقتدار ملتی هم نیست
منظور
از صلح ٬ صلحی است پایدار و بادوام ٬ صلحی که بر اساس ارمانهای انسانی باشد ٬در ان
همه افراد به حقوق بشری یکدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را ارج نهند تا بتوانند از
دنیایی اباد و زیبا بهره مند شوند .
در
حال حاضر مطالعات صلح- در برخی از کشورهای جهان تدریس میشود و در ان از صلح درونی حرف میزنند و این که آدم باید اول
با خودش آشتی داشته باشد.
و بعد صلح میان افراد یک خانواده بعنوان کوچکترین عضو جامعه شکل بگیردو سپس میان افراد جامعه رشد و در
نهایت هم به صلح جهانی منجر میشود.
با این حساب میتوان گفت یکی از دلایلی که هنوز
صلح جهانی نداریم، این است که مفهوم و پایههای صلح در افراد نهادینه و درونی نشده
است.
این
صلح ٬صلحی است مردم نهاد که تک تک افراد جوامع گوناگون باید برای آن بکوشند . این صلح از کوچکترین عضو یک اجتماع ٬از
خانواده میشود . اگر فرزندان خانواده معنای واقعی حقوق بشری را بدانند و درک کنند و
اگر ما بدانیم که :
همه آزاد و برابر بدنیا آمده ایم ٬تبعیضی وجود ندارد و هر کس می تواند بدون هیچ
گونه تمایز، خصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هرعقیده
دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر، از تمام حقوق و
کلیه آزادی های انسانی بهره مند گردد و حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد و احدی
را نمی توان در بردگی نگه داشت و او را
نمی توان آزرد و تحت مجازات یا رفتاری یا کلامی قرار داد که ظالمانه و یا
بر خلاف انسانیت و شئون بشری باشد و هر
کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود حق آزادی عقیده وبیان
داشته و از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی
نداشته باشد ٬انوقت گامهای محکمی برای رسیدن به صلح
برداشته ایم و همه اینها از پلی به نام اگاهی میگذرد .
اگرما بتوانیم در مسئولیت اگاهی رسانی این امر
تمام تلاش خود را بکار بگیریم قطعا در اینده ای نچندان دور شاهد دنیایی خواهیم بود
که کسی از نطر اعتقاد بر کسی نخواهد تاخت و
رنگ و نژادی برتر از دیگری نخواهد بود
و کیش و ایینی برتر وجود نخواهد داشت.
و
خشونت و خونخواهی تبدیل به مهر و مهربانی خواهد شد
به امید زندگی دردنیایی از
صلح و ارامش – مهران فاضل زاده حبیب آبادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر